ساختار سازمانی انواع مختلفی دارد و شناخت هر یک از انواع ساختار سازمانی برای هر کسب و کاری ضروری است. زمانی که هر کدام از مدل ها را بشناسید و با مزایا و معایب آن آشنا شوید می توانید بهترین مدل ساختار سازمانی را برای سازمان خود برگزینید. در این مقاله با ما همراه باشید تا به شناخت بهتری از آن ها دست پیدا کنید.
زمانی که تحقیقات راجع به انواع ساختار سازمانی را آغاز می کنید ممکن است تنها به دو دسته متمرکز و غیر متمرکز بربخورید. اما کارشناسان هشت نوع ساختار سازمانی را ارائه کرده اند که هر کدام می توانند در دسته متمرکز یا غیر متمرکز قرار بگیرند. این هشت دسته عبارتند از:
همه ساختارها به جز ساختارهای مسطح، تیمی و شبکه متمرکز هستند. در یک ساختار متمرکز، قدرت از زنجیره فرماندهی به سمت مدیران اجرایی و مالکان جریان پیدا می کند. در حالی که ساختارهای سازمانی غیرمتمرکز قدرت بسیار بیشتری را به افرادی که سمت اجرایی ندارند و یا جزو مالکان سازمان نیستند منتقل می کند.
اکنون که هشت نوع ساختار سازمانی را میشناسید، احتمالاً از خود میپرسید که کدام یک برای تجارت شما بهترین انتخاب است. مانند بسیاری از مسائل تجاری، پاسخ این است که با توجه به نوع سازمان، انتخاب می تواند متفاوت باشد. در زیر، جزئیات هر ساختار سازمانی را شرح میدهیم تا بتوانید تشخیص دهید که کدام مدل به بهترین وجه با شیوههای تجاری فعلی و نیازهای تجاری آینده شما مطابقت دارد.
1. ساختار سلسله مراتبی
ساختار سلسله مراتبی که به عنوان ساختار خطی نیز شناخته می شود، رایج ترین نوع ساختار سازمانی است. زنجیره فرمان آن شبیه به چیزی است که احتمالاً وقتی به هر شرکتی فکر می کنید به ذهن خطور می کند: قدرت از هیئت مدیره به سمت مدیرعامل جریان پیدا می کند. به عبارتی قدرت از بالا به پایین جریان دارد.
در یک ساختار سلسله مراتبی، یک مدیر یا سرپرست بر تمام بخش ها نظارت می کند و به مدیر عامل گزارش می دهد. این ساختار برای هر کسب و کاری در هر صنعتی مناسب است.
برخی از مزایای ساختار سلسله مراتبی عبارتند از:
• نحوه گزارش دهی و تقسیم اختیار را به وضوح تعریف می کند.
• این ساختار به تخصصی شدن کار هر کارمند کمک می کند.
• روابط قوی تری را بین کارمندان در یک تیم ایجاد می کند.
همچنین در انتخاب ساختار سلسله مراتبی اشکالاتی وجود دارد:
• موانع بوروکراتیک می تواند تکمیل پروژه را به تاخیر بیندازد و کارمندان را از ریسک کردن منصرف کند.
• ممکن است کارمندان را تشویق کند که بخش خود را در اولویت قرار دهند.
• این می تواند باعث شود که کارمندان احساس کنند در مورد نحوه برخورد با پروژه های خود حرفی ندارند.
2. ساختار عملکردی
ساختار عملکردی یک ساختار متمرکز است که تا حد زیادی با ساختار سلسله مراتبی همپوشانی دارد. با این تفاوت که هر بخش مدیر خود را دارد و او به مدیر عامل گزارش می دهد. هر شرکتی که چندین بخش با اندازه متوسط دارد ممکن است ساختار عملکردی را مناسب بداند.
برخی از مزایای ساختار عملکردی عبارتند از:
• به کارکنان کمک می کند تا نقش های خاص و تخصصی را توسعه دهند.
• خودکفایی و نوآوری بخشها و کارکنان را افزایش میدهد.
• این مقیاس به راحتی برای شرکت ها در هر اندازه ای کار می کند.
برخی از معایب ساختار عملکردی عبارتند از:
• ارتباط و تعامل بین بخش های مختلف را کاهش می دهد.
• جزئیات کلیدی فرآیندها و استراتژی های هر بخش را از کارمندان خارج از آن بخش پنهان می کند.
3. ساختار تقسیم بندی شده
این ساختار در شرکتهای سازمانی با بخشهای بزرگ بسیار رایج است. در این ساختار هر خط یا محصول، مدیر اجرایی خاص خود را دارد. شرکت های بزرگ از هر نوعی، به ویژه در صنایع تولیدی، بهترین گزینه برای این ساختار هستند.
مزایای اصلی یک ساختار تقسیم بندی شده عبارتند از:
• بخشهای مختلف انعطافپذیری دارند تا به طور جداگانه از شرکت فعالیت کنند.
• با نیازهای مشتری سازگارتر است.
• هر بخش استقلال و فضای بیشتری برای نوآوری دارد.
برخی از معایب ساختار تقسیم بندی شده عبارتند از:
• خطر تکرار تصادفی منابع را به دنبال دارد.
• ارتباط ضعیف و تعامل کم بین بخش های مختلف را تشویق می کند.
• به جای اینکه شرکت را در برابر رقبای خارجی متحد کند، رقابت داخلی را در بین بخش ها تشویق می کند.
4. ساختار وظیفه ای
ساختار مسطح یک ساختار سازمانی غیرمتمرکز است که در آن تقریباً همه کارکنان از قدرت برابر برخوردار هستند. در این ساختار مدیران اجرایی ممکن است فقط کمی بیشتر از کارمندان اختیار داشته باشند. این ساختار سازمانی در استارتآپهایی که رویکردی مدرن برای کار دارند یا هنوز کارمندان کافی برای تقسیم به بخشها ندارند، رایج است.
برخی از مزایای ساختار مسطح عبارتند از:
• کارکنان مسئولیت و استقلال بیشتری دارند.
• ارتباط و تعامل بین کارکنان را بهبود می بخشد.
• شیوهها یا ایدههای جدید سریعتر و با خطای کمتر اجرا می شود.
معایب اصلی یک سازه مسطح عبارتند از:
• نظارتی روی کارکنان انجام نمی شود.
• ممکن است در مورد روش های گزارش دهی سردرگمی وجود داشته باشد.
• کارکنان فاقد مهارت های تخصصی هستند یا آن را توسعه نمی دهند.
5. ساختار ماتریسی
ساختار ماتریسی شکلی سیال از ساختار سلسله مراتبی کلاسیک است. این ساختار سازمانی متمرکز به کارکنان اجازه می دهد تا در صورت نیاز از یک بخش به بخش دیگر حرکت کنند. شما ممکن است با این ساختار در صنایعی مواجه شوید که کارمندان بسیار ماهر را در خود جای داده اند و ممکن است تنها متخصصان شرکت در زمینه خود باشند.
مزایای اصلی یک سازمان ماتریسی عبارتند از:
• سرپرستان انعطاف پذیری لازم را برای انتخاب بهترین کارمند برای انجام یک پروژه دارند.
• این ساختار یک نمودار سازمانی پویا با مسئولیت های متفاوت را برای کارمندان فراهم می کند.
• کارمندان این فرصت را دارند که فراتر از نقش های اصلی خود مهارت هایی را بیاموزند و پرورش دهند.
برخی از معایب یک سازمان ماتریسی عبارتند از:
• ممکن است بین نیازهای سازمان و پروژه هایی که سازمان دارد تضاد منافع وجود داشته باشد.
• در این ساختار، نمودار سازمانی مستعد تغییرات منظم است.
6. ساختار تیمی
ساختار تیمی یک ساختار غیرمتمرکز اما رسمی است که به مدیران بخش ها اجازه می دهد تا در صورت نیاز با کارمندان سایر بخش ها همکاری کنند. این شبیه به یک ساختار ماتریسی است. هر صنعتی که در آن ساختارهای مسطح یا ماتریسی رایج است، ممکن است گزینه مناسبی برای ساختار تیمی باشد.
مزایای ساختار تیمی عبارتند از:
• فقدان نیروی کار تقسیمبندی شده باعث بهرهوری، رشد و شفافیت میشود.
• تجربه کارمند را بر سابقه کار اولویت می دهد.
• وظایف مدیریت کارکنان را به حداقل می رساند.
برخی از معایب ساختار تیم عبارتند از:
• این ساختار ممکن است کارکنان را از تلاش بیشتر برای ترفیع منصرف کند.
7. ساختار شبکه
ساختار شبکه برای یک شرکت بزرگ که در عصر مدرن فعالیت می کند مناسب است. این ساختار نه تنها روابط بین بخشها را در یک مکان اداری، بلکه بین مکانهای مختلف، شرکتهای شخص ثالث که وظایف خاصی به آنها برون سپاری میشود و موارد دیگر سازماندهی میکند.
معمولاً از این ساختار در میان توزیعکنندگان، شرکتهای فناوری یا شرکتهای لجستیکی با شعبههای بینالمللی استفاده می شود.
مزایای بالقوه ساختار شبکه:
• درک نحوه توزیع نقشهای عملکردی بین کارکنان در محل، کارمندان خارج از محیط سازمان و اشخاص ثالث برونسپاری شده را بهبود میبخشد.
• باعث ایجاد ارتباطات، همکاری و نوآوری کارکنان می شود.
• به وضوح گردش کار و زنجیره دستورات را در مشاغل بزرگ ترسیم می کند.
معایب احتمالی ساختار شبکه عبارتند از:
• ساختاری پیچیده است.
• مبهم است که کدام کارمند، بخش یا اداره باید تصمیم نهایی را بگیرد.
8. ساختار پیش بینی شده
در یک ساختار پیش بینی شده، تمرکز بر یک پروژه در یک زمان مشخص است. در این ساختار سازمانی متمرکز، مدیران پروژه به عنوان سرپرست عمل می کنند، نه فقط تخصیص دهنده منابع و تصمیم گیرنده.
بر خلاف سایر ساختارهای سازمانی، یک ساختار پیش بینی شده شامل از کار انداختن تیم ها و منابع پس از اتمام پروژه است.
برخی از مزایای ساختار پیش بینی شده عبارتند از:
• تصمیم گیری و ارتباطات کارآمد را تقویت می کند.
• محدود بودن زمان تکمیل پروژه، همکاری کارکنان را افزایش می دهد.
• انعطاف پذیری و تطبیق پذیری کارکنان را افزایش می دهد.
برخی از معایب ساختار پیش بینی شده عبارتند از:
• محدودیت زمانی اجرای پروژه می تواند استرس کارکنان را افزایش دهد.
• فرصتی برای توسعه مهارت های طولانی مدت در میان کارکنان ندارد.
هیچ ساختار سازمانی واحدی نیست که برای همه مشاغل بهترین گزینه باشد. هنگام انتخاب یک مدل ساختار سازمانی به عنوان یک راهکار سازمانی مناسب برای شرکت خود، به این فکر کنید که چه میزان فضا برای نوآوری دارید، شرکت شما چقدر بزرگ است و چقدر تعامل بین کارمندان برای شما مهم است. پس از سنجیدن این عوامل، احتمالاً خواهید فهمید که کدام یک از انواع ساختار سازمانی برای شما بهترین است. اما نگران نباشید زیرا اگر اشتباه انتخاب کنید میتوانید ساختار سازمانی خود را تغییر دهید.
برای این مطلب هیچ نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را ثبت کنید.
0 نظر